غرایز ابتدایی و بدوی را شامل می شود و از این رو، ریشه های آن از تمام کهن الگوهای دیگر عمیق تر است. رفتارهایی که جامعه، اهریمنی و غیر اخلاقی می داند در سایه قرار دارند. این جنبه تیره ماهیت انسان باید رام شود. ما باید این تکانه های ابتدایی را مهار کنیم، بر آنها چیره شویم، و از خود در برابر آنها حفاظت کنیم. اگر این کار را نکنیم، احتمالا جامعه ما را تنبیه خواهد کرد. سایه نه تنها منبع اهریمنی است، بلکه منبع شادابی، خلاقیت و هیجان نیز هستند. اگر از سایه به طور کامل جلوگیری شود، روان کسل کننده و بی روح خواهد شد. وظیفه خود Ego است که این غرایز را سرکوب یا امکان ابراز کافی را به آنها بدهد. اگر از سایه کاملا جلوگیری شود، نه تنها شخصیت بی روح و یک نواخت می شود، بلکه فرد با احتمال طغیان کردن سایه روبرو خواهد شد. در صورتی که از آنها ممانعت شود، غرایز حیوانی ناپدید نمی شوند، بلکه خفته مانده و منتظر بحران یا ضعف در خود ego می مانند ال کنترل کسب کنند.

کلینیک روانشناسی باور مثبت

چهار ارکیتایپ اصلی یونگ

به اعتقاد یونگ، سایه می‌تواند در رویاها، نمایشنامه‌ها یا سایر شرایطی که امکان تجلی نمادین داشته باشد به صورت مار، هیولا، دیو، اژدها و یا چهره‌های تاریک و عجیب و غریب ظاهر شود.

کلینیک روانشناسی باور مثبت

کلینیک باور مثبت

سایه‌ها نوعی از کهن‌ الگوهایی هستند که یونگ از آن‌ها به عنوان قدرتمند‌ترین کهن‌الگو مطرح کرده است که بعد حیوانی و روی سیاه شخصیت انسان‌هاست و می‌تواند معادل نهاد یا id در نظریه فروید باشد. سایه منبع انرژی‌ها و افکار خلاق و مخرب ما است.

همه رفتارهای انسان دارای دوبعد می‌باشد که عموما با یکدیگر در تعارض هستند. در واقع سایه آن روی شخصیت ماست که همیشه سعی می‌کنیم از دیگران و جهان بیرون مخفی نگه داریم. چون یا خودمان آن افکار را دوست نداریم یا فکر می‌کنیم که جامعه دوست نداشته باشد و بخاطر آن ما را طرد می‌کند. بنابراین ما آن‌ها را به ناخودآگاه خود می‌فرستیم به طوری که شاید آن را به طور کامل فراموش کنیم اما به گونه‌ای در رفتار ما ظهور پیدا می‌کند و به آن جهت می‌دهد.

سایه آن امیال ممنوعه و سرکوب شده انسانی است که در ناخودآگاه ما جا خوش کرده‌اند و ما نسبت به پذیرش آن‌ها مقاومت می‌کنیم. انگیزه‌های تهاجمی، تصاویر ذهنی ممنوعه و تابو، تجربیات شرم آور، آرزوهای غیراخلاقی، ترس، رویاپردازی‌های غیرمنطقی و میل جنسی غیر قابل قبول، نمونه‌هایی از جنبه‌های سایه است که در مردم وجود دارد اما آن‌ها به خود اجازه نمی‌دهند که آن‌ها را در بر بگیرند. ممکن است این سایه‌ها با تکرار در زندگی نسل‌های متوالی در روان انسان‌ها نقش بسته باشند و در رویاها و خیال پردازی‌ها نیز آشکار شوند.

_________________________________________________________________________________________________________________

کلینیک روانشناسی باور مثبت
آماده ارائه مشاوره تخصصی روانشناسی در موضوعات ?مشکلات فردی ?بین فردی ?شغلی ?تحصیلی ?یادگیری ?سلامت می باشد.

_________________________________________________________________________________________________________________

سایه یک مشکل اخلاقی است که تمام شخصیت فرد را به چالش می‌کشد. هیچکس نمی‌تواند بدون وجود سایه از تلاش‌های اخلاقی آگاه شود. برای آگاه شدن از آن، تشخیص جنبه‌های واقعی شخصیت به عنوان موجودی واقعی و حقیقی ضروری است و این عمل شرط اصلی برای هر نوع خودشناسی است. به همین دلیل است که همیشه با مقاومت قابل توجهی مواجه می‌شود. در واقع خودشناسی به عنوان یک معیار روان درمانی، اغلب نیازمند کارهای سختی است که طول عمر زیادی نیز دارد.

بعضی از پیروان یونگ معتقدند که ما علاوه بر سایه شخصی، یک سایه جمعی نیز داریم. در واقع مفاهیم یا امیالی است که توسط جامعه و ارزش‌های جمعی سرکوب شده و توسط کل جامعه مورد غفلت قرار می گیرد.

کلینیک روانشناسی باور مثبت

کلینیک باور مثبت

نظریه سایه یونگ تاثیر سایه‌ها بر زندگی افراد

سایه‌ها بر بعد دیگر رفتار و زندگی انسان‌ها تاثیر متقابلی دارند که نمی‌توان آن‌را نادیده گرفت. اگر باور داشته باشید که در یک سمت از بعد شخصیت خودتان قرار دارید دلیل بسیاری از رفتارها و اتفاقات را به خوبی درک نمی‌کنید و همیشه برای شما سوالاتی وجود دارد که چرا مسائل این‌گونه پیش می‌رود. عموما در این حالت باید علت را در زندگی آزمون نشده، بخش تاریک‌تر و پنهان تر و سایه‌های درونمان جست‌وجو کنیم. در این حالت با در نظر گرفتن هر دو بعد به خوبی می‌توانید با شخصیت و رفتار خود کنار بیایید و اتفاقات را تحت کنترل بگیرید.

کلینیک روانشناسی باور مثبت

کلینیک باور مثبت

ترس از روبرو شدن با سایه‌های درونی

بسیاری از افراد نمی‌خواهند با سایه‌های شخصیت روبه‌رو شوند و از آن‌ها ترس بسیار زیادی دارند. اشخاص شرطی شده‌اند تا در برابر بخش ناشناخته ذهنشان و کهن‌الگوهایشان بترسند. زمانی که به این بخش از شخصیتتان فکر می‌کنید به نظرتان غیرقابل قبول است و جلوی خودتان را می‌گیرید تا با آن روبه‌رو نشوید. در این حالت به سرعت به بعدی که آن را می‌شناسید رو می‌آورید و تا بخش تاریک دوباره به ناخودآگاه منتقل نشده است از لاک خود بیرون نمی‌آیید.

ما به این دلیل از این بخش می‌ترسیم که توانایی فرار از آن را نداشته باشیم. سرکوب کردن و پنهان کردن سایه‌ها می‌تواند آن‌ها را پررنگ‌تر کند و قدرت بیشتری به آن‌ها منتقل کند که در این حالت بیشتر بعد آشکار ما را تسخیر می‌کند و به طوری که می‌خواهد به آن جهت می‌بخشد. در این حالت همه رفتارهای ما تحت کنترل سایه‌ها قرار دارد و ما نمی‌توانیم هیچ‌چیز را به نحو صحیح آن انجام دهیم. فقط با پذیرفتن این که ما دارای دو بعد هستیم و یک بخش تاریک هم داریم که به گونه‌ای از قبل در ما وجود دارد می‌توانیم شرایط را تحت کنترل بگیریم.

بدود دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *