تاریخ دوشنبه 20 اردیبشهت 1389
دکتر فاطمه خادم لو
علوم در دوره های مختلف تاریخی با توجه به اقتضای اعصار و قرون، دارای طبقه بندی های متفاوتی می باشند. علم و انواع آن طوری طبقه بندی می شود که اقتضای شناخت و دانش بشر در هر زمان را می رساند.
دوره باستان: در تمدن های باستانی چون مصر و بابل، علم نوعی دانش روزمره و عملی محسوب می شد که در جهت نیازهای زندگی از آن بهره می بردند. از جمله علومی که در دوره های باستانی وجود داشته و از آن بهره می جستند، «علم حساب» بود که در مصر باستان و بابل پایه گذاری شده بود.
«علم هندسه» نیز در آن دوره به جهت اندازه گیری مزارع به وجود آمده بود. «پزشکی» نیز از علومی بود که به طور عقلی و تجربی به تشخیص بیماری می پرداخت؛ علاوه آنکه پزشکی در آن زمان وابسته به فلسفه و اعتقادات آن عصر بود، به دلیل اینکه انسان همواره آسمان را بر فراز خود داشته است و زندگی خود را با حرکات ستاره ها در رابطه می دید.
دانش «ستاره شناسی» نیز در آن زمان وجود داشته است.
قرون وسطی: علوم در قرون وسطی به دسته های زیر تقسیم شده بودند. «علم طب» که در آن کالبدشکافی بر روی انسان صورت نمی گرفت و بر روی جسد حیوانات انجام می شد. این روش تا قرن 17 بر طب حاکم بود.
در حوزه علم طب در این دوره، حرفه پزشکی به تدریج شروع به سازمان یافتن می کند؛ که از شواهد آن توسعه آموزش پزشکی در دانشگاه های بزرگ اروپا می باشد. «علوم طبیعی» و «ریاضیات» علمی بود که با تجربه انسان از پدیده ها آغاز شد و هدف این علم کشف دلایل تجربه بود.
«کیمیاگری» نیز از علومی بود که در آن زمان وجود داشته و درباره تبدیل فلزات پست بحث می کرد. «علم نجم» از جمله علومی بود که در این دوره همچون دوره باستان جزء دسته بندی های علوم محسوب می شد.
«ستاره خوانی» و «طالع بینی» نیز از جمله دانش های آن دوره بود که از اوضاع کواکب، پیش بینی و پیشگویی پدسده های گوناگون را امکان پذیر می ساخت.
«ماجیا ناتورالیس یا جادوی طبیعت» دانشی بود که از طریق تجربه کردن جهان طبیعت فقط با استفاده از ح.اس یا با کمک ابزار، به دست می آمد.
اما دانشی نبود که با تجربه های دقیق طرح شده باشد و برای پاسخگویی به سوالی مشخص بدست آمده باشد.
از آنجایی که خرد به تنهایی نمی تواند به بسیاری از سوالات همچون تعیین زمان خلقت، چگونگی و چرایی آن پاسخ بیابد، «الهیات» به عنوان معرفتی عالی که فقط از راه آگاهی درونی قابل حصول می باشد و با حواس بیرونی کاری ندارد، جزو دسته بندی های علوم در قرون وسطی به حساب آمد.
«فیزیک» علمی بود که با اجرام سماوی و سیارات و ستاره ها و بررسی تجربی آن ها سروکار داشت.
دوره رنسانس: این دوره، دوره ای بود که تمامی جهان بینی قرون وسطایی که از یونان و روم باستان برگرفته شده بود، محل شک و اعتراض قرار گرفت.
بشر در دوره رنسانس به یک دیدگاه علمی و تجربی دست می یابد که تنها از راه مشاهده و حواس پنجگانه قابل دسترسی است و در این راه به موفقیت های بزرگی دست پیدا می کند و همین امر باعث اعتماد به نفس کاذبی در بشر می گردد تا فکر کند که می تواند کل جهان را از راه تجربه و مشاهده درک و تجزیه تحلیل نماید؛ به همین خاطر در جهت رد علومی برمی آید که به مسائل ماورائی و غیرقابل مشاهده می پردازند.
البته قابل ذکر است که بسیاری از پیشرفت های علمی و تجربی که اکنون سرمایه علمی و دانش بشری می باشند، محصول تلاش دانشمندان آن دوره است؛ به عنوان مثال کارهای کپرنیک که جهان ارسطویی را – که زمین مرکز آن بود – رد می کند.
قرون معاصر: با توجه به مطالبی که ذکر شد می توان به این نتیجه دست یافت که علوم پایه از د.ره های قبل بوده و در قرون صنعتی و جدید تنها تکامل بیشتری یافته است و در واقع ما در این دوره شاهد تکامل گرایی، تخصصی شدن و شاخه شاخه شدن علوم می باشیم که ناشی از تخصیص یافتگی یا تفکیک یافتگی علوم در عصر صنعتی هستند.
بعد از تحول دانش بعد از رنسانس، بشر شاهد زایش علوم فنی و تکنولوژیکی جدیدی می باشد که در قرون و اعصار گذشته در میان علوم پایه جایگاهی نداشته اند، از جمله این علوم: «علوم ارتباطات» می باشد که شامل اطلاع رسانی سریع توسط رسانه ها و دستگاه های موجود می باشند و همچنین شامل پیام رسانی توسط فرد یا افرادی می باشد که با حرفه ی خبرنگاری حامل رساندن به مخاطبین خود می شند.
با توجه به پیشرفت مادی و اخلاقی در دنیای معاصر و فاصله های مکانی و زمانی که بر این عصر حاکم می باشد؛ «علم کامپیوتر» چاره ای بود که نوع بشر به فکر آن افتاد تا بتواند بر این مشکلات فائق آید.
«علوم اطلاعات و داده ها» نیز دانشی بود که با توجه به انباشت علمی و دانش بشری در حوزه های مختلف انسانی – طبیعی – حیوانی – جمادات – نباتات و … در این دوره احساس می شد تا این داده ها در جهت کاربردی شدنشان ساماندهی و طبقه بندی درستی شوند. «علم کتابداری» نیز با توجه به گسترش صنعت چاپ و نشر کتاب، مجلات و انبوهی منابع علمی پا به عرصه گیتی گذاشت.
«علم مهندسی – پزشکی» از جمله علوم تلفیقی است که هم از حوزه ی پزشکی و زیست شناسی و هم از حوزه مهندسی و علوم فیزیکی بهره مند شده است.
«علوم توانبخشی» از جمله علومی است که هدفش بیشتر بر جلوگیری از پیشرفت بیماری متمرکز می باشد، این رشته می خواهد با استفاده از امکانات و تکنولوژی های موجود راه بدتر شدن بیمار را ببندد.
سخن آخر اینکه ما در دوره جدید شاید به ظاهر شاهد جزء جزء شدن علوم شده باشیم، اما در واقع ما به پیچیدگی و در هم تنیدگی ای در علوم دست یافته ایم که گذشتگان در اعصار و قرون مختلف گذشته به آن دست نیافته بودند.
بدود دیدگاه